قیافه شناسی
قیافه شناسی
در اجتماع کنونی، آدم هایی را می یابیم که متاسفانه با گذاشتن یک نقاب دروغین بر چهره واقعی با نقش بازی کردن، در کنار واقعیت ها زندگی می کنند. اما این نقاب گه گاه از چهره آنان برداشته می شود و چهره واقعی آن ها که زیر نقاب پنهان شده، نمایان و حقیقت آشکار می شود. گاهی دانستن واقعیت، افراد را به قدری زجر می دهد که برای یک عمر مجبور می شوند نقش بازی کنند و تا پایان خط به این بازی دردناک ادامه دهند.
نقاب، یک چهره عمومی است که شخص از آن استفاده می کند تا خود را به عنوان فردی نشان دهد که غیر از خود واقعی اوست. نقاب ضروری است، زیرا ما ناچاریم برای موفقیت در کار خود و سازگاری با افراد مختلفی که مجبوریم با آنها در تماس باشیم، نقش های مختلفی را در زندگی باز کنیم.
اگر چه نقاب می تواند برای شخص کاملاً مفید باشد و در حقیقت به نظر یونگ لازم است اما در عین حال می تواند کاملاً زیان آور باشد، چرا که از دیدگاه روانشناسی، شخص با ایفای نقشی که آن را پذیرفته است، باعث می شود تا جنبه های دیگر شخصیتش مورد غفلت قرار بگیرد و تحول نیابد.
روانشناس بزرگ یونگ این وضعیت را چنین توصیف کرده «خود، به جای همسان سازی با ماهیت واقعی فرد، با نقاب او همانند سازی می کند و وضعیت حاصل، «تورم نقاب» نامیده می شود.
هر دو مورد، یعنی ایفای ساده یک نقش و پذیرفتن آن، مستلزم فریب هستند. در مورد اول شخص دیگران را فریب می دهد و در مورد دوم، خویشتن را فریب می دهد. آشکار است که چنین وضعیتی برای سلامت روان فرد می تواند مخاطره آمیز باشد. حالت چهره ها، نمایشی از احساسات آدمی است و شخصیت یک انسان در چهر ه اش نمایان می شود. اما معانی نامطمئن و تردید آور، معمولاً در چهره ها منعکس نمی شوند بلکه بسیاری از جنبه های دیگر شخصیت انسان را تشکیل می دهند، جنبه هایی همچون تجربیات یا خصوصیات اخلاقی او.
نکته جالب توجه آن است که هر قدر احساسات شدیدتر باشد، حالات آن در چهره بیشتر دیده می شود و مطمئنا شخصیت انسان را تشکیل می دهند، جنبه هایی همچون تجربیات یا خصوصیات اخلاقی او. نکته جالب توجه آن است که هر قدر احساسات شدیدتر باشد، حالات آن در چهره بیشتر دیده می شود و مطمئناً در شخصیت انسان بیشتر موثر واقع می شود. داشتن احساسات قوی به معنا سرکوب کردن مشکلات است و نه ضعف ها.
از این جهت که ما آن ضعف هایمان را پنهان می کنیم، اغلب در تضادی گرفتار می شویم و برای طرف مقابل ما واضح نیست که ما در کدام موقعیت هیجانی قرار گرفته ایم. در این صورت، ما این تغییرات را نابرابر نشان می دهیم یا سرکوب می کنیم. اما احساسات خیلی ضعیف، به راحتی معلوم می شوند زیرا تصور می کنیم آنها را نشان نمی دهیم و بنابراین سعی نمی کنیم آنها را سرکوب کنیم. ما ناخواسته در برابر طرحی که با آن موافق هستیم چهره ای مثبت به خود می گیریم و زمانی که با طرحی مخالفیم، بدون تعمد و خواست پیشین، چهره ای منفی در برابر آن از خود ظاهر می سازیم.
در حقیقت، ما بدون تکان دادن سر، یا حرکت پلک ها یا حرکت لب ها، افکارمان را به طرف مقابل گزارش می کنیم. به عنوان نمونه، وقتی انسان طبیعی دروغ می گوید، تحت فشار روحی قرار می گیرد. به همین دلیل، تغییراتی در چهره رفتار وی به وجود می آید. بیشتر وقت ها، دست ها و پاهایش را پنهان می سازد یا هنگام تلفن کردن، صورتش را پشت مانعی پنهان می کند. دست را جلو دهان یا انگشت اشاره را روی لب بالا می گذارد، ابروهایش را می خاراند یا گوشه های لبش را حرکت می دهد. بنابراین، چهره افرد نشان دهنده حالت های روانی و جایگاهی برای مشاهده تفکر و احساسات آنها است. بیوگرافی هر انسان را می توان در چهره اش خواند.
تشخیص واقعی یا غیر واقعی بودن احساسات
لبخند زدن، یک عمل اجتماعی است. ما برای سازش با دیگر انسانها ،هر روزه به لبخند زدن نیازمندیم. در اکثر موارد، لبخند به تنهایی معنا و مفهومی ندارد. وقتی ما، در جمعی به کسی تنه می زنیم و طرف مقابل نیز آن را می پذیردد. ما، از روی شادی، تمسخر، کج بینی، خجالت، ترس یا دستپاچگی، لبخند می زنیم.
خنده واقعی
در یک خنده واقعی، لب ها به شکل U پهن می شود و به طرف بالا کشیده می شوند، گونه ها نیز به طرف بالا می روند، به طوری که اغلب چروکی در اطراف چشم ها ایجاد می شود. در لبخند واقعی ابروها بالا کشیده می شوند، چشم ها کوچک می شوند و موقع لبخند زدن، لبها کشیده می شوند و مانند خط افقی به نظر می رسند. در لبخندها و خنده های واقعی، چشم نیز می خندند.
خنده غیر واقعی
لب ها با ناراحتی پهن می شوند، گوشه لب ها بالا نمی رود و چشم ها نیز نمی خندند.
خنده شرمساری
لب ها تا حدی پهن می شود، ولی گوشه لب به پایین متمایل می شود.
خنده دردناک
لب بالا روی دندان پیشین قرار می گیرد و غالبا سر به یک سو خم می شود.
پوزخند
لب ها پهن و کاملا بسته است و گوشه لب کاملا به طرف پایین متمایل است.
خنده استهزاء آمیز
لب ها پهن و تقریبا بسته است و گوشه لب به پایین متمایل است.
خنده ترس
لب ها خیلی پهن می شود. گوشه لب به بالا، یا به آسانی به پایین متمایل می شود. ابروها به بالا می رود و با هم کشیده می شود.
خنده اعتراض
ما هنگام اعتراض، صدایی شبیه « هو » از خود در می آوریم. هرچه خنده بلندتر باشد، شدت اعتراض بیشتر است.
مسیر نگاه
به محض این که فردی پاسخ نادرست بدهد، مسیر نگاه او تغییر می کند. البته ما اجازه نداریم فوراً حدس بزنیم که فرد دروغ گفته است. زیرا خود ما گاهی که می خواهیم به مساله ای با توجه کامل فکر کنیم، هنگام صحبت کردن، به زمین، یا دیوار یا گوشه ای از اتاق نگاه می کنیم که البته در این حالت، قصد ما این است که هیچ کس را نبینیم و فقط به آن مساله توجه داشته باشیم. برای تشخیص صحت مطالب عنوان شده بهتر است بحث را عوض کنیم و کمی بعد به موضوع اول بازگردیم و دقت کنیم که آیا حرکات فرد دوباره تغییر می کند یا خیر؟توجه داشته باشید که این نوع تغییر حالت های افراد، مشکوک است.
تماس چشمی
اگر کسی به شما یا هدفتان علاقمند است، توجه کنید که هر چه تماس چشمی فرد با شما بیشتر و شدیدتر است. علاقه مندی و توجه فرد به مطالب مورد بحث بیشتر و شدیدتر است.
تنفس
کسی که به ما، مطالب مورد بحث ما، علاقه مند است، همواره با ما هم نفس است. وقتی به طور ناهماهنگ نفس می کشیم و نفسمان را برای لحظاتی حبس می کنیم، فردی که با علاقه به سخنان ما گوش می دهد، چشم هایی باز، و حتی شاید دهانی نیمه باز دارد.
معنای نگاه ها
نگاه روبه پایین: وقتی پلک های بالایی چشم، به راحتی به طرف پایین متمایل می شود و فرد فقط گوش می دهد، بیانگر خستگی زیاد، کند ذهنی، یا احساس کسالت از صحبت کردن طرف مقابل است .
چشم برهم زدن: در هنگام عصبیت، بی اعتمادی، ناراحتی وجدان و ….، چشم هایمان را بیشتر بیشتر برهم می زنیم. معنای دیگر می تواند دوستی و دسیسه چینی باشد.
نگاه عاشقانه: عشق و محبت از تماس های چشمی مکرر به وجود می آید.
پلک نزدن: زمانی که فردی مورد تحقیر قرار می گیرد، بسیار کم پلک می زند یا برای لحظاتی، اصلاً پلک نمی زند.
چین پیشانی: زمانی که عمیقاً در حال فکر کردن هستیم، یا اخم می کنیم، و در مواقع هیجانی شدن و احساسات منفی که چهره خود را درهم می کشیم، چین و چروک هایی در پیشانی ما پیدا می شود.
چین افقی بین ابروها: که عصبانیت ها و ناراحتی ها، باعث بروز این چین ها می شوند.
چین ابروها: وقتی کسی سخن می گوید یا فکر می کند، و شنونده با او موافق نیست، ابروهایش را بالا می برد، و با حالت های طعنه، شک، تعجب یا تکبر، واکنش نشان می دهد.
حرکات محدوده دهان، سر و گردن، دست ها:
حرکات لب: کسی که ز نظر روحی یا جسمی زیاد تلاش می کند، غالباً لب هایش را روی همدیگر می فشارد. کسی که از چیزی اکراه دارد، حالت ناراحتی و نفرت در او دیده می شود.
کشیدن یا دراز کردن گردن: تکان دادن سر نشان می دهد که ما قصد تسلیم شدن و اطاعت داریم.
حرکات دست:
قرار دادن هر دو دست بر روی چهره، نشان دهنده احساسات منفی یا نپذیرفتن چیزی از سوی شماست.
قراردادن یک دست جلو دهان به این معنا است، که شما قصد ممانعت از یاوه گویی طرف مقابل را دارید. گونه، کشیدن موهای ریش، به هم فشردن بینی، و صاف کردن پوست، علائم نشان دهنده دستپاچگی و شاید واقعی نبودن یک مطلب، درد آور بودن یک موقعیت، یا خسته کننده بودن آن باشد.
احساسات و حالت های آن: وقتی که احساس، حقیقی باشد، عامل تحریک کننده آن در چهره ما، هیجانات است. اگر اتفاقی غیر منتظره ای پیش آید، تغییر حالت در چهره ما، به کندی صورت می گیرد.
شادی: وقتی که خوشحال هستیم، چشمهایمان بزرگ و خندان می شود
ترس:در این حالت، چشم ها خیره است.
نفرت: در این حالت به شدت باریک و کوچک می شوند.
غافلگیری: در این حالت، پیشانی دارای چین افقی کشیده ای است.
عصبانیت: هرگاه عصبانی باشیم، چینی عمدی بین ابروان و شکاف چشم دیده می شود.
غم: در چهره انسان غمگین، چین هایی روی پیشانی دیده می شود.
حرکت ها و روش های حاکی از بد رفتاری
کسی که با شنیدن واژه ها و اشاره چشم ها، عکس العملی نشان نمی دهد، و لبخند نمی زند، نشان می دهد که طرف مقابل، برایش ارزشی ندارد و مهم نیست. باید توجه داشت که تنها با چشم سلام کردن و نگاه کوتاهی انداختن، یا با چانه به چیزی اشاره کردن، ( به عنوان مثال، برای تعارف صندلی به میمان، با چانه اشاره کردن) نشانه بی احترامی است. داشتن چهره سرد یا غریب، روشن می کند که فرد حرفی دارد و به دلیل عدم اطمینان به دیگران، آنرا بیان نمی کند.
الهام شهریاری